بازی با فیل
پیش از هرچیز، باید بگویم که ممکن است وقتی در مورد بخش فیل خود حرف میزنیم به این نتیجه برسید که همه این کارها گول زدن خود است و واقعاً چه فایدهای خواهد داشت.
پاسخ این است که باید یادمان باشد که داریم در مورد فیل حرف میزنیم. موارد هیجانی، در دیدگاه یکپارچه همراه با فیلسوار است اما حالا که داریم قطعات مختلف را باز میکنیم باید یادمان باشد که فیل اهل تجزیه و تحلیل نیست. این همان بخشی است که رفتارهای یکهویی یا تکانهای ما را مشخص میکند. در مورد فیل، باید بگویم انتخابهای ما چندان زیاد نیست. یا خودمان باید تصمیم بگیریم در جهت اهدافمان گولش بزنیم یا بگذاریم زمینه، در جریانهای هیجانی مختلف او را به هر سمتی که میخواهد بکشد.
نکته بعدی این است که یک کوچ چگونه میتواند از این مدل برای مراجع استفاده کند؟
این مدل، در بررسی مشکل و تعیین هدف کاربرد دارد. با جدا کردن حیطههای بررسی مسئله، مراجع و کوچ بهتر میتوانند ابعاد موضوع را بررسی کنند.
از سوی دیگر، این مدل در ایجاد گزینهها و طراحی اقدام ابزاری بسیار کاربردی است.
اما مهمترین موضوع برای یک کوچ این است که وقتی با این مدل موضوع را بررسی کند، بهتر میتواند مراجع را درک کند و با او همراهی نماید.
به ادامه ماجرا بپردازیم.
۲. به فیل انگیزه بدهید:
- تغییر را کوچک کنید. تغییر را آنقدر به قدمهای کوچک بشکنید که دیگر آن قدمها فیل را نترساند. این ایده از کتاب «قدم کوچکی که میتواند زندگیتان را تغییر دهد رابرت مورر» برداشته شده است.
باید بدانیم این مورد بزرگترین بخش مطالعه شده فیل است. هرچند طراحان مدل کتاب معرفی شده را مرجع قرار دادهاند اما تا دلتان بخواهد در این زمینه کتاب و دستورالعمل وجود دارد. پس خلاصه و مفید تمرکز میکنیم روی کتابخوانی.
مسئله کوچک کردن تغییر موارد زیر را در بر میگیرد:- حس پیشرفت
فیل کلاً حال ندارد چیزی را از اول شروع کند و دیدن یک راه بیپایان یا مقصدی که دور به نظر میرسد میترساندش. باید به فیل این احساس را بدهیم که قبلاً حرکت کرده است.
- تکنیک 5 دقیقه: گول فیلسوار و کاملگرایی بازدارندهاش را نخورید. اتفاقاً فیل با کوچک شروع کردن راحت است. حتی برای اینکه خیالش راحت باشد یک تایمر را تنظیم کنید که خدای نکرده بیشتر از یکربع مطالعه نکند.
- خط کش معجزه: ما همین الان هم کلی مطالعه داریم. زیرنویسهای تلویزیون، کپشنها، پستهای دوستان، اساماسها. کی گفته آنها مطالعه نیست. فیل نباید در معیاری که حالت ایدئال در آن ده است خودش را صفر ارزیابی کند. باید چیزی بین ۳ تا ۴ باشد. تازه بعد از آن هدف رسیدن به ۵ است. نه بیشتر!
- اقدام بعدی
خیلی وقتها ما برنامه را از وسط آن شروع میکنیم. مثلاً تصمیم میگیریم که کتابخوانی را شروع کنیم. در حالی که برای فیل این موضوع یعنی اینکه:
چه کتابی؟
از کی بپرسم؟
کدام را بیشتر دوست دارم؟
از کجا بخرم؟
چند بخرم؟
کِی بخرم؟
اصلاً بخرم یا امانت بگیرم؟
…
فیل همیشه میخواهد بداند قدم بعدی چیست. چون دوست ندارد زیاد برای حرکتهایش فکر کند. پس یک نقشه کامل با جزییات کوچک دوستداشتنی بکشید. نقشهای که مثل برنامهای برای تعطیلات باشد. - ویژگی اقدامات کوچک
اقدامات کوچک مؤثر دو ویژگی مهم دارند:- بامعنایی
- در دسترس بودن
در بخش پیشین گفتیم که هویت و شأنیت برای فبل مهم است پس مهم است که اقدامات معنیدار باشد و بیهدف انتخاب نشود.اما نکته جالب این است که اگر نشد هر دو شرط را برای یک اقدام ایجاد کنیم؛ دومی مهمتر است.
همین امشب به دوست کتابخوانتان زنگ بزنید. بپرسید: آیا میتواند یک کتاب (هرچه او فکر میکند برای شما خوب است) برایتان بفرستد؟
صبر کنید! میدانید کدام دوستتان کتابخوان است؟ قدمهایتان را درست بردارید!
- حس پیشرفت
Responses